ادب برخورد با ديگران را نه تنها در قلمرو برادران اسلامي لازم ميشمارد و با دستور: «اَنّما الْمؤمنُونَ اخوه»[1] آئين برادري و برابري را در بين مسلمين زنده ميكند، بلكه برابر با دعوت جهان شمول بودنش، اساس صفاء و صميمت انساني را در بين تمام جوامع بشري سودمند ميشمارد، و مادامي كه شخص يا گروهي خيال خام خانمان سوز فتنه را در سر نميپروراند، و هوس سرد ستمگري را در دل سان نميدهد، بايد با همهي آنها با معيار قسط و عدل عمل شود و احترام متقابل را با گراميداشت عدل و داد همه جانبه حفظ نمود، «لا يِنْهاكُمُ الله عَنِّ الَّذين لَمْ يُقاتلُوكُمْ فِي الدّينِ وَ لَمْ يُخرجوكُم مِنْ ديارَكُمْ اَنْ تبرُّوهُمْ وَ تُقْسِطُوا اِلَيْهِمْ اِنَّ الله يُحبُّ المُقْسِطينَ». «اِنَّما يَنْهاكُمُ الله عَنِ الَّذينَ قاتَلُوكُمْ في الدّينِ وَ اَخْرَجُوكُم مِنْ ديارِكُمْ وَ ظاهَروا عَلي اِخراجِكُمْ اَنْ تَولُّوهُمْ وَ مَنْ يَتَوَلَّهُم فَاُولئِكَ هُمُ الظّالمُونَ»[2].
و از آنجا كه انسان با «احسن تقويم»[3] خلق شد و شايستهي پرورش موجودي اين چنين همانا برخوردي احسن است. لذا فرمود: « قُلْ لعبادِي يَقُولُوا الّتي هيَ اَحسنُ اِنَّ الشَّيْطانَ يَنْزِِغُ بينَهُمْ»[4] ـ «قُولُوا لِلنّاسِ حُسْناً»[5]، و منظور از گفتن يا گفتار، خصوص برخورد لفظي نيست بلكه مطلق رفتار و معاشرت ميباشد.
گر چه دفع هرگونه حمله به مرز اسلامي و دور كردن هر قسم دشمني و سركوب هر نوع تهاجم دشمن بيگانه لازم است، ليكن اگر در داخلهي حوزهي اسلام اختلاف و دشمني راه يافت نبايد برادر مسلمان را كه بظاهر دشمن شمرده شد از پا در آورد و او را از بين برد، بلكه لازم است دشمني با وي را دفع كرد نه، دشمن را، دفع دشمن دشوار نيست، از بين بردن دشمني و روي كار آوردن مجدّد دوستي، هنر فرزانگان صالح است، «وَ لا تَسْتَوِي الْحَسَنهي وَ لا السَّيِّئهي اِدفَعْ بِالَّتي هيَ احسَنُ فاِذا الَّذي بينَكَ وَ بَينهُ عَداوهي كَاَنّهُ وليٌّ حميمٌ»[6].
بنابراين منطقهي اسلامي همانند محدودهي خانواده است كه در مدار مهر و محور محبت ميگردد كه همواره صلاي، «و عاشرُوهنّ بِالْمَعروفِ» طنين افكن بوده، و جدائي و وصل آنها در گرو احسان و لطف خواهد بود، «فاِمْساكٌ بِمَعْرُوفٍ اَوْ تسريحٌ باِحسانٍ»، و گراميداشت بزرگسالان به دستور «وَ امّا يّبْلُغَنّ عِندَكَ الكِبَرَ اَحَدُهُما اَو كِلاهُما فَلا تَقُل لَهُما اُفٍ و لا تَنْهَرَهُما و قُل لَهُما قولاً كَريماً» هماره اجراء ميشود، چه اينكه نوار مهر بزرگسالان همواره بر دور زندگي خردسالان ميگردد و آنها را مشمول عاطفه عاقلانه قرار ميدهد.
ادب معاشرت حقوقي درجامعهي انساني از نظر قرآن كريم بر اساس قسط متساوي و عدل متقابل است، لذا در عين امر به داد، از تحمّل بي داد نهي مينمايد، و در متن نهي از ظلم نهي از پذيرش ظلم مطرح است و اهميّت به اين مطلب از متون آيات قرآن كريم استنباط ميشود، زيرا برخي از آيات، پيام همهي پيامبران را قيام به قسط و عدل ميداند: «لَقَدْ اَرسَلْنا رُسُلَنا بِالبَيِّناتِ و اَنْزَلنا معَهُمُ الْكِتابَ وَ الميزانَ لِيَقُومَ النّاسُ بالْقِسطِ»[7] و بعضي از آيات بر اين تأكيد دارد كه بدون تجهيز كامل و آمادگي نهائي، اجراء عدل ميسّر نخواهد بود، لذا قائم بودن كافي نيست بلكه قوّام بودن لازم است: «يا اَيُّهَا الدّين آمنوُوا كُونُوا قوّامين لله شُهَداءَ بالقِسْطِ»[8]، «يا اَيُّهَا الَّذينَ آمنُوا كُونُوا قوّامينَ بِالقِسْطِ شُهَداء لله»[9] و طائفهي ديگر از آيات كه در جناح سلب سخن ميگويد و در قبال امر به عدل از ظلم نهي ميكند، فرق بين سلطهگري و سلطهپذيري را روا نميدارد و ستمپذيري را همانند ستمگري مذموم ميشمارد و از هر دو نهي مينمايد. «لا تُظْلِمُونَ وَ لا تُظْلَمُونَ»[10].
قرآن كريم تفاوت استعدادها را زمينهي آزمون و وسيله توزيع عادلانه كارهاي اجتماعي و تسخير متقابل افراد جامعه ميداند، و هر گونه تحقير و هتك حيثيت يا بهروري رايگان و انتفاع يك جانبه را مطرود ميشمارد: «هُوَ الّذي جَعَلَكُمْ خَلائفَ الاَرضِ و رفَعَ بَعضَكُم فَوقَ بَْعضٍ دَرَجاتٍ لِيَبْلُوَكُمْ في ما آتاكُمْ اِنَّ ربُّكَ سَريعُ العِقاب وِ اِنَّهُ لَغَفُورٌ رَحيمٌ»[11]، «اَهُمْ يَقسِمُونَ رَحْمَهَ رَبَّكَ نَحْنُ قَسَمْنا بَينَهُم مَعيشَتَهُم فِي الحيوه الدُّنيا وَ رَفَعْنا بَعْضٌَُم فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجاتٍ لِيَتَّخِذَ بَعْضُهُمْ بَعْضاً سُخْرياً وَ رحْمَتُ رَبُِكَ خَيْرٌ ممّا يَجمَعُونَ»[12]. با آيات ياد شده روشن ميشود كه هر گونه بخششهاي الهي آزمون بندگان خداست نه گرامي داشتن كساني كه آنها را دارند و تحقير كساني كه آنها را ندارند، و هدف آن تقسيم عادلانه وظائف اجتماعي است و آيهي: «يا اِيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا يَسْخَرْ قومٌ مِنْ قومٍ عَسي اَنْ يَكُونُوا خيراًً مِنهُمْ و لا نَساءٌ مِن نساءٍ عَسي اَنْ يكُنَّ خيراً مِنْهُنَّ»[13] جلو هر گونه تحقير و فخر فروشي را گرفته، و حفظ احترام متقابل را بر همگان لازم ميداند تا معاشرت جامعه را در پرتو تأمين كرامت، زمينهي پيدايش مدينهي فاضله را فراهم نمايد.
حسن معاشرت هر شهروند در مدينهي فاضله برابر مسئوليت اوست، لذا وظيفهي مسئولان مهم جامعه در اين باره بيش از ديگران ميباشد، چه اينكه به موسي كليم و هارون عليهما السلام دستور رسيد كه با گفتار نرم تبليغ دين را آغاز كنيد: «قُولا لَهُ قَوْلاً لَيِّناً لَعلَّهُ يَتَذكّرُ اَوْ يَخْشي»[14] گر چه سرانجام فرعون با سوء اختيار خود به كام دريا فرو رفت و پيروان متعصّب او نيز به همراهش غرق شدند:«فَغَشِيَهُمْ مِنَ اليمِّ ما غَشِيَهُمْ»[15] و همچنين به پيامبر اكرم ـ صلّي اللّه عليه و آله ـ فرمان مهرباني و تواضع در برخورد و نرمش در رفتار داده شد: «فيما رَحْمَهِ مِنَ الله لِنْتَ لَهُم و لَوْ كُنتَ فَظّاً غَليظَ القَلْبِ لَا نْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ»[16] و جريان مشورت كه ضمن گرامي داشتن آراء ديگران وسيلهي خوبي براي وحدت جامعه و جذب نيروي كارآمد و ايجاد هماهنگي بين صاحب نظران و پختگي تصميم نهائي است، در همين راستا ميباشد كه نبي اكرم ـ صلّي اللّه عليه و آله ـ به آن مأمور شد، چه اينكه سيرهي آن حضرت بنابر توصيهي خداي سبحان بال گشودن و فروتني نسبت به مؤمنان بوده است: « وَ اخْفِضْ جَناحَكَ لِمَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ المُؤمنينَ»[17] گر چه موضعگيري قاطعانهي آن حضرت در برابر طاغيان و اعلام انزجار آن رهبر الهي از تبهكاران سنّت فراموش نشدني اسلام است: «فَاِنْ عَصَوْكَ فقُلْ اِنّي يَري ممّا تُعْمَلُونَ»[18].
بال گشودن در قرآن كريم گاهي همراه با اظهار كوچكي و فرمانبرداري است، مانند آنچه فرزند در ساحت پدر يا مادر بزرگوارش انجام ميدهد: « وَ اخْفِضْ لَهُما جَناحَ الذلِّ مِنَ الرَّحْمَهِ»[19] و گاهي نشان رأفت و ترحم و كوچك نوازي است، مانند آنچه كه رهبر الهي به آن مأمور شده است.
از رسالتهاي اساسي قرآن در بهبود ادب معاشرت همانا بنيانگذاري جامعهي برين و متمدن راستين بوده و دستور حسن ظن به چنين اجتماعي صادر كردن است، گر چه در جامعهي تباه وظيفهي اوّلي خوش گماني نيست، ليكن در جامعهي صالح دستور نخست گمان خوب نسبت به ديگران داشتن است: «اِجْتَنبُوا كَثيراً مِنَ الظَّنَّ اِنَّ بَعْضَ الظَّنَّ اثمٌ»[20].
[1] . سورهي حجرات، آيهي 10؛ همانا مؤمنان برادران همند.
[2] . سورهي ممتحنه، آيات 9ـ8؛ خدا شما را از نيكي كردن و رعايت عدالت نسبت به كساني كه در امر دين با شما پيكار نكردند و از خانه و ديارتان بيرون نراندند نهي نميكند، چرا كه خداوند عدالت پيشگان را دوست دارد، شما را تنها از دوستي و رابطه با كساني نهي ميكند كه در امر دين با شما پيكار كردند و شما را از خانههايتان بيرون راندند يا به بيرون راندن شما كمك كردند و هر كس با آنان رابطهي دوستي داشته باشد ظالم و ستمگر است.
[3] . سورهي تين، آيهي 4؛ بهترين صورت و نظام.
[4] . سورهي اسراء، آيهي 53؛ به بندگانم بگو سخني بگويند كه بهترين باشد چرا كه شيطان ميان آنها فتنه و فساد ميكند.
[5] . سورهي بقره، آيهي 83؛ به مردم نيك بگوييد.
[6] . سورهي فصلت، آيهي 34؛ هرگز نيكي و بدي يكسان نيست بدي را با نيكي دفع كن، ناگاه همان كس كه ميان تو و او دشمني است، گوئي دوستي گرم و صميمي است.
[7] . سورهي حديد، آيهي 25؛ ما رسولان خود را با دلايل روشن فرستاديم و با آنها كتاب و ميزان (شناسان حق از باطل) نازل كرديم تا مردم قيام به عدالت كنند.
[8] . سورهي مائده، آيهي 8؛ اي كساني كه ايمان آوردهايد همواره براي خدا قيام كنيد و از روي عدالت گواهي دهيد.
[9] . سورهي نساء، آيهي 135؛ اي اهل ايمان كاملاً قيام به عدالت كنيد براي خدا شهادت دهيد.
[10] . سورهي بقره، آيهي 279؛ نه ستم ميكنيد و نه بر شما ستم وارد ميشود.
[11] . سورهي انعام، آيه 165؛ و او كسي است كه شما را جانشينان در زمين ساخت، و درجات بعض از شما را بالاتر از بعضي ديگر قرار داده، تا شما را به وسيله آن چه در اختيارتان قرار داده بيازمايد، به يقين پروردگار تو سريع العقاب و آمرزندهي مهربان است.
[12] . سورهي زخرف، آيهي 32؛ آيا آنان رحمت پروردگارت را تقسيم ميكنند؟ ما معيشت آنها را در زندگي دنيا بينشان تقسيم كرديم و بعضي را بر بعضي ديگر برتري داديم تا يكديگر را مسخّر كرده (و با هم تعاون نمايند).
[13] . سورهي حجرات، آيهي 11.
[14] . سورهي طه، آيهي 44.
[15] . سورهي طه، آيهي 78.
[16] . سورهي آل عمران، آيهي 159.
[17] . سورهي شعراء، آيه 216.
[18] . سورهي شعراء، آيه 215؛ اگر نافرمانيت كردند بگو من از آنچه شما انجام ميدهيد بيزارم.
[19] . سورهي اسراء، آيهي 25؛ بالهاي تواضع خويش را از محبت و لطف در برابر آنان فرود آر.
[20] . سورهي حجرات، آيهي 12؛ اي كساني كه ايمان آوردهايد از بسياري از گمانها اجتناب كنيد كه بعضي از گمانها گناه است.
رسالت قرآن ـ آيت الله جوادي آمل
نظرات شما عزیزان: